راز مدیریت  در این است که مقام و موقعیت را ابزاری برای خدمت به دیگران بدانی ، نه وسیله ای که از طریق آن امتیاز خود را به گوش همه برسانی

ü     در به خاطر سپردن این قانون است که : « انسان ها مهم تر از اشیاء هستند.»

ü     نسبت به زیر دستانت صادق و صمیمی باشی و متوقع نباشی که آنها در صداقت و صمیمیت پیشقدم شوند.

ü     اعتبار خودت را با دیگران و مشکلات آنها را با خودت قسمت کنی.

ü     طرفدار حقیقت باشی . یادت باشد که در آخر همواره حقیقت برنده است.

ü     همواره هدف نهایی را در نظر بگیری : « ما واقعاً به دنبال چه هستیم ؟ »

ü     احساسات متعادل داشته باشی: از موفقیت مغرور و از شکست نا امید نشو ، اما تا می توانی تلاش کن کارها را درست انجام دهی . نتایج خودشان با هم کنار خواهند آمد.

ü     حواست را بر کاری که انجام می دهی متمرکز کنی ، نه بر خودت به عنوان کننده کار.

ü     انجام کاری را که خودت دوست نداری انجام دهی ، از کس دیگری نخواهی.

ü     اول نفع دیگران را در نظر بگیری ، بعد نفع خودت را.

ü     به صدای عقل و شعور دیگران گوش کنی ، یعنی به واقعیتی که در پس هر اتفاقی وجود دارد.

ü     همه چیز را همان طور که هست بپذیری ، نه آن طور که دلت می خواهد ، یا فکر می کنی باید باشد . زیرا رویاهای نا ممکن ، تنها با گذشتن از مراحل ممکن تحقق می یابند.

ü     بهترین استفاده را از استعدادهای دیگران ، همان طور که هستند بکنی و فکرمی کنی اگر استعدادهای شان جور دیگری بود ، بهتر می شد .

ü     راز مدیریت  در دور اندیشی است . به جایی نگاه کن که از دیدرس خارج است ، به استعدادهایی که در افق قرار دارند.

ü     به راه حل ها فکر کنی ، نه به مشکلات.

ü     خود را پایبند سنّت ها نکنی . کاری را که حقیقتاً درست است انجام بده . حتی اگر دیگران آن کار را هزار بار انجام داده باشند ، باز هم تازه به نظر خواهد آمد.

ü     دیگران را در آرمان ها و اهدافت سهیم کنی و آنها را دوستان خودت بدانی تا همواره حمایتت کنند.

ü     پایبند اصول صحیح باشی و قضاوت های مردم را شاخص قرار ندهی .

ü     اصول والایی را که در قوانین از پیش تعریف شده وجود دارد ، در محبت و مهربانی جستجو کنی.

ü     تیم انجام دهنده کار را مهم تر از نتیجه کار بدانی. یادت باشد که یک گروه خوب ، می تواند محصولات مختلفی تولید کند.

ü     حب و بغض بر تصمیماتت اثر نگذارد.

ü     از دیگران همکاری و کمک بخواهی نه اطاعت و حرف شنوی.

ü     راز مدیریت  در میزان اشتیاق نسبت به کار است . اشتیاق نسبت به ایده هایت ، دیگران را وادار به پذیرفتن آنها خواهد کرد.

ü     هر کاری را با طیب خاطر انجام دهی.

ü     از انجام کار بیش از نتیجه کار لذت ببری . در این صورت ، با توجه به متغیر بودن چیزها ، توانایی تو برای انگیزه دادن به دیگران همواره ثابت خواهند ماند.

ü     انجام هر کاری را به مثابه راهی بدانی که سرانجامش به کامیابی منتهی می شود.

ü     با ایجاد انگیزه در دیگران ، باعث شوی به استعدادهای متعالی خود ایمان بیاورند.

ü     در کار از قدرت دلیل و منطق استفاده کنی و قلبت هم راهنمایت باشد.

ü     راز مدیریت  در دوست داشتن دیگران است . نباید دیگران را از خودت جدا بدانی ، زیرا آنها جزیی از حقیقت والای وجود تو هستند.

ü     راز مدیریت  در بزرگواری است ، نه در کینه جویی نسبت به دیگران . هنگامی که دیگران موجب آزار تو می شوند ، یادت باشد که خود را بیشتر از تو آزار می دهند . پس در سکوت به آنها همدردی کن.

ü     راز مدیریت در شوخ طبعی است . با دیگران بخند ، اما هرگز به دیگران نخند.
 

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: